اتفاق نظر وجود دارد که نامه به افسُسیان چه از نظر آموزش اصول ایمان و چه از نظر توصیههایی که برای زندگی روحانی دارد، از جایگاهی والا در کلیسا برخوردار است. این نامه را بهدرستی «بزرگبانویِ نامههای عهدجدید» خواندهاند. بسیاری را عقیده بر اینست که در این نامه، تفکر عهدجدید به اوج خود میرسد. زمانی که اصلاحگر اسکاتلندی بزرگ پروتستان، جان ناکْس چندی به پایان زندگانیاش نمانده بود، کتابی که بیش از همه برای او خوانده میشد، مجموعه موعظههای ژان کالوَن بر اساس نامه به افسُسیان بود. شاعر بزرگ، ساموئل تِیلور کولریج دربارۀ نامه به افسُسیان میگوید: «بهراستی که این نامه الاهیترین اثر است.» و ادامه میدهد: «افسُسیان، نخست به شرح آموزههایی میپردازد که خاص مسیحیت است، و آنگاه، به سراغ احکام مشترک میان مسیحیت و دین طبیعی میرود.» بیشک در میان نامههای پولس، نامه به افسُسیان جایگاهی یگانه و بینظیر دارد.
باید گفت که افسُسیان عالیترین مقام را بین نامههای پولس دارد. نامههای افسُسیان و کولسیان شباهت بسیار به هم دارند. ما بر این عقیدهایم که پولس نامه به کولسیان را به هدف مقابله با رواج عقاید نادرست در کلیسای شهر کولُسی نوشت، و در همین نامه بود که کفایت مطلق مسیح را بهطرز باشکوهی بیان کرد. چه بسا پولس به خود گفته باشد: «من این حقیقت را باید به گوش همه برسانم.» آنگاه، اصل پیام نامه به کولسیان را از آنچه رنگ و بوی محلی داشته، یعنی مسائل و نزاعهای خاص کلیسای شهر کولُسی، جدا کرده و نامۀ جدیدی نوشته است تا کفایت مطلق مسیح را به همه اعلام کند. بنابراین، نامه به افسُسیان، تنها نامهای است که پولس با ارسال آن برای تمام کلیساها در شرق، خواسته به آنها بگوید که انسانها و همه چیز در عالم، در مسیح به وحدت میرسند و رسالت بزرگ کلیسا آنست که وسیلۀ مسیح برای تحقق این صلح و آشتی جهانی باشد، صلحی که میان انسانها و میان انسان و خدا برقرار میشود. از همینروست که نامه به افسُسیان، بزرگبانوی نامههای پولس است. ۱۷۵ صفحه.
اتفاق نظر وجود دارد که نامه به افسُسیان چه از نظر آموزش اصول ایمان و چه از نظر توصیههایی که برای زندگی روحانی دارد، از جایگاهی والا در کلیسا برخوردار است. این نامه را بهدرستی «بزرگبانویِ نامههای عهدجدید» خواندهاند. بسیاری را عقیده بر اینست که در این نامه، تفکر عهدجدید به اوج خود میرسد. زمانی که اصلاحگر اسکاتلندی بزرگ پروتستان، جان ناکْس چندی به پایان زندگانیاش نمانده بود، کتابی که بیش از همه برای او خوانده میشد، مجموعه موعظههای ژان کالوَن بر اساس نامه به افسُسیان بود. شاعر بزرگ، ساموئل تِیلور کولریج دربارۀ نامه به افسُسیان میگوید: «بهراستی که این نامه الاهیترین اثر است.» و ادامه میدهد: «افسُسیان، نخست به شرح آموزههایی میپردازد که خاص مسیحیت است، و آنگاه، به سراغ احکام مشترک میان مسیحیت و دین طبیعی میرود.» بیشک در میان نامههای پولس، نامه به افسُسیان جایگاهی یگانه و بینظیر دارد.
باید گفت که افسُسیان عالیترین مقام را بین نامههای پولس دارد. نامههای افسُسیان و کولسیان شباهت بسیار به هم دارند. ما بر این عقیدهایم که پولس نامه به کولسیان را به هدف مقابله با رواج عقاید نادرست در کلیسای شهر کولُسی نوشت، و در همین نامه بود که کفایت مطلق مسیح را بهطرز باشکوهی بیان کرد. چه بسا پولس به خود گفته باشد: «من این حقیقت را باید به گوش همه برسانم.» آنگاه، اصل پیام نامه به کولسیان را از آنچه رنگ و بوی محلی داشته، یعنی مسائل و نزاعهای خاص کلیسای شهر کولُسی، جدا کرده و نامۀ جدیدی نوشته است تا کفایت مطلق مسیح را به همه اعلام کند. بنابراین، نامه به افسُسیان، تنها نامهای است که پولس با ارسال آن برای تمام کلیساها در شرق، خواسته به آنها بگوید که انسانها و همه چیز در عالم، در مسیح به وحدت میرسند و رسالت بزرگ کلیسا آنست که وسیلۀ مسیح برای تحقق این صلح و آشتی جهانی باشد، صلحی که میان انسانها و میان انسان و خدا برقرار میشود. از همینروست که نامه به افسُسیان، بزرگبانوی نامههای پولس است. ۱۷۵ صفحه.